유 ما هَمیشهـ ِــ با هَمیمـــ ـ 웃

유 ما هَمیشهـ ِــ با هَمیمـــ ـ 웃

Ìñ αƓнα мOĸнTαƁЄ ĸнαѕЄ ѕнƠмαѕ Pα cнЄƦα zƖƦЄ pαyЄ мαѕ
유 ما هَمیشهـ ِــ با هَمیمـــ ـ 웃

유 ما هَمیشهـ ِــ با هَمیمـــ ـ 웃

Ìñ αƓнα мOĸнTαƁЄ ĸнαѕЄ ѕнƠмαѕ Pα cнЄƦα zƖƦЄ pαyЄ мαѕ

▒✘خدایاـــ✘▒

خدایا . . .
بهم کمک کن فراموشش کنم .
 سخته نتونم باهاش حرف بزنم و فقط از دورادور حرفاش رو ببینم .
چرا دنیا اینطوریه.
مگه چی میشد من با او دو تایی بازم حرف بزنیم .
این چه احساسیه که من دارم
نظرات 20 + ارسال نظر
وحید چهارشنبه 11 تیر 1393 ساعت 16:26 http://blacklove72.blogfa.com

چرا وقتی ازت سوال میپرسم جوابمو نمیدی؟؟؟؟؟؟؟؟

وحید چهارشنبه 11 تیر 1393 ساعت 16:25 http://blacklove72.blogfa.com

این روزهــــا زیادی ساکتــــ شده ام

حرفــــ هایم نمی دانم چــــرا به جای گلــــو ،


از چشــــم هایم بیرونــــ می آیند . . .

وحید دوشنبه 9 تیر 1393 ساعت 01:05 http://blacklove72.blogfa.com

این درد نوشت ها

نه دلنشین اند نه زیبا

اینها یک مشت حرف زخم خورده ی بغض دارند

که نشانی دردناک

از یک عشق ناکام دارند

و تنها مخاطبشان

غایب است!!!

پریسا جمعه 6 تیر 1393 ساعت 19:37 http://faryadat.blogfa.com/

جهان آلوده خواب است.
فرو بسته است وحشت در به روی هر تپش هر بانگ
چنان که من به روی خویش
در این خلوت که نقش دلپذیرش نیست
و دیوارش همه انگار
چه پنهان رنگ ها دارد فریب زیست!

شب از وحشت گرانبار است
جهان آلوده خواب است و من در وهم خود بیدار:
چه دیگر طرح می ریزد فریب زیست
در این خلوت که حیرت نقش دیوار است

(سهراب ...)

مهدیس پنج‌شنبه 5 تیر 1393 ساعت 19:15 http://neestpesham.blogfa.com

وبت 200000000000خوشحال میشم بهم سربزنی

پریسا پنج‌شنبه 5 تیر 1393 ساعت 19:05 http://faryadat.blogfa.com/

خــــــدایـــــــا

آرزوهایم در نزدت خاک گرفته اند..

دیگر نمی خواهمشان...

بماند برای خودت...

من به حسرت عادت کرده ام...

sana دوشنبه 2 تیر 1393 ساعت 16:24 http://sana184.blogfa.com/

گاهی هم پروانه ها اشتباه عاشق می شوند

به جای شمع ...!

گرد چراغهای بی احساس خیابانها می گردند

sana دوشنبه 2 تیر 1393 ساعت 16:23 http://sana184.blogfa.com/

بعضی ها اینقدر که لگد به بخت خودشون میزنن

بروسلی به حریفهاش نزده ...!

sana دوشنبه 2 تیر 1393 ساعت 16:22 http://sana184.blogfa.com/

اگه کفشت پاتو زد و تو از ترس قضاوت مردم

پابرهنه نشدی و درد رو به پاهات تحمیل کردی

دیگه در مورد آزادی شعار نده ...!

به این میگن آزادی نه به بی بند و باری و هرزگی ...!

sana دوشنبه 2 تیر 1393 ساعت 16:21 http://sana184.blogfa.com/

شریف ترین دل ، دلی است که :

در فکر آزار کسی نباشد...!

بیخیال یکشنبه 1 تیر 1393 ساعت 21:17

خواهـــــش

ترانه یکشنبه 1 تیر 1393 ساعت 13:36 http://www.khiyalat.blogfa.com

وبت عالیه عزیزم حرف نداره
very good

مهدی یکشنبه 1 تیر 1393 ساعت 02:26 http://poshalilove.blogsky.com

غــمِ دل دارم و دانم که غــم آباد ، تویی

مَبَر از یاد مــرا ای که مــرا یاد ، تویی

شادی از مهر و وفا آید و تـنها صَنمی

کز جفا هم بکند خاطر من شاد ، تویی

ظلمات است در این ورطه و شمعی که هنوز

آتشش شعشعه ای مــی کـنـد ایـجـاد ، تویی

در میــان ِ سـخـنِ محـفـلِ شیرین دَهـنـان

هرکجا صحبت عشق آمده ، فرهاد ، تویی

تا خبر از طرف ِ یار ِ سفر کرده رسید

اشکهایی که زچشمان من افتاد ، تویی

به گمانـم به سَرِ راز و نـیـازِ سَحَـرم

بوی یاری که رسید ازنفسِ باد ، تویی

بغض کردم که بباری به کویرم ای چشم

آنـکه از تشنگی ام مـی کند آزاد ، تویی

ای دل از سینه چرا پَر نکشی ، دَر باز است

قُمـــریِ در قـفس و عـاشق ِ صیـاد ، تویی

ای بـنـازم نَفَست کـز سَحَـرِ روزِ السـت

هر صدایی که زعشقی زده فریاد ، تویی

حـاجتم را زتو خواهم ، بِسِتان دادِ مـــرا

گرچه آنکس که کند غارت و بیداد ، تویی

اشک ِ من خـیــز و فروشوی غبـار از رویــم

که در این عرصه ، به جاری شدن استاد ، تویی

حامد این نامهء جانسوز چرا بس نکنی؟

وه که بر نشئهء این قافیه معتاد ، تویی

پریسا جمعه 30 خرداد 1393 ساعت 20:29 http://faryadat.blogfa.com/

زندگی من و تو به هم ربط دارد !

اگر بی ربط بود،

هیچ وقت خدا ما را به هم نشان نمی داد!

باور کن...

پریسا جمعه 30 خرداد 1393 ساعت 19:39 http://faryadat.blogfa.com/

برای بعضی دردها نه میتوان گریه کرد
نه می توان فریاد زد!!برای بعضی دردها,
فقط می توان نگاه کرد
وبی صدا شکست..!!

عشق تنها جمعه 30 خرداد 1393 ساعت 10:24 http://eshghatash.blogfa.com

عالی عالی است

پریسا پنج‌شنبه 29 خرداد 1393 ساعت 19:10 http://faryadat.blogfa.com/

حکـــــــــــــــــــــایت من…

حکایت کسی بود که عاشق دریا بود اما قایقـــــــــــــــــــــی نداشت…

دلباخته سفر بود اما همسفـــــــــــــــــــــر نداشت…

حکایت کسی بود که زجر کشید اما ضجـــــــــــــــــــــه نزد…

زخم داشت اما ننالیـــــــــــــــــــــد…

گریه کرد اما اشک نریخـــــــــــــــــت…

حکایت من حکایت کسی بود کـــــــــــــــــــــه…

پر از فریاد بود اما سکوت کرد تا همه ی صداها را بشنـــــــــــــــــــــود…

پریسا پنج‌شنبه 29 خرداد 1393 ساعت 19:04 http://faryadat.blogfa.com/

کلماتم را
در جوی سحر می‌شویم
لحظه‌هایم را
در روشنی باران‌ها



تا برای تو شعری بسرایم، روشن
تا که بی‌دغدغه بی‌ابهام
سخنانم را
در حضور باد
این سالک دشت و هامون
با تو بی‌پرده بگویم
که تو را
دوست می‌دارم تا مرز جنون

arela پنج‌شنبه 29 خرداد 1393 ساعت 18:55 http://royaieman.blogfa.com

بیگ لایک

عسل پنج‌شنبه 29 خرداد 1393 ساعت 11:29

وبت عالیه گلممممممممممممممممممممم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.